روایتگری بسیار زیبا
اردوی راهیان نور ، هیئت فدائیان حسین
روایتگری فوق العاده ی برادر جواد تاجیک
گفتم مصطفی کی شهید میشی...؟؟؟
گفت بادمجون بم آفت نداره...
من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
دوست داری بادوست من...
که دوست داره با دوست من دوست بشه؟؟
خیلی از کومله ها رو لت و پار کرد ...
بردنش ته یه دره از نوک پا دور تا دورش تا سرش دینامیت بستن...
منفجرش کردن...
ببینید بچه هایی رو که همین جا جشن خون به پا کردن...
ببینید بچه هایی که با صدای دوشکا و تیربارها رقص خون به پا کردن...
تو چه میدانی که رمل و ماسه چیست
بین ابرو رد قناسه چیست