عظیم ابراهیم پور

خیلی از کومله ها رو لت و پار کرد ...

بردنش ته یه دره از نوک پا دور تا دورش تا سرش دینامیت بستن...

منفجرش کردن...

سردار کاجی_فرزند مدافع حرم_یادمان شهدای غواص

روایتگری سردار کاجی در یادمان علقمه.

فرزند شهید مدافع حرم.

برای جامانده های اربعین...

از حرم برام بگو...

رحیم پور ازغدی_ادبیات فوق العاده...فکه

ببینید بچه هایی رو که همین جا جشن خون به پا کردن...

ببینید بچه هایی که با صدای دوشکا و تیربارها رقص خون به پا کردن...

تو چه میدانی که رمل و ماسه چیست

                                                     بین ابرو رد قناسه چیست

مجتبی رمضانی_مدافع حرم

سردار محمد احمدیان یادمان علقمه

حسن سر طلا_احمدیان

شهید محمودی_راوی مهدی سلحشور

فدای لب تشنه ات...

دستنوشته یکی از شهدای گردان کمیل و حنظله :

امروز روز پنجم است که ...

ماشین عروس

همه کاراش و انجام داد.کارت دعوت عروسی و ماشین عروس و اما گفت برم و برگردم بعد مراسم عروسی رو بگیریم...

امیر رفت اما وقتی برگشت، شهید برگشت...

نامزدش نشست کنار تابوت بالای سر امیر گفت :

بی معرفت رفتی و من و تنها گذاشتی،دیدن قطره اشک از چشم امیر سرازیر شد...